صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱.۹۶

(۲۱)

 این روال اجتماعی نامطلوب در عین حال زمینه را برای افزایش قدرت عوامل دیگری که باز هم بیشتر باعث عدم سلامت وضع اقتصادی جوامع غنی صنعتی و در نتیجه عدم سلامت اقتصاد جهانی می شوند، فراهم می سازد. یکی از این عوامل نفوذ کارتل های اقتصادی نیرومندی است که غالبا حکم دولتی را در دولت دارند و برای توسعه منافع خود حد و مرزی نمی شناسند. در این باره تاکنون بررسیهای فراوان شده و کتاب ها و گزارش های بسیار انتشار یافته و سخنرانی های متعددی ایراد شده است که یکی از تازہ ترین آنھا سخنان اخیر پرزیدنت کارتر در مورد کوشش های کارتل نفتی برای جلوگیری از تصویب برنامه صرفه جویی انرژی دولت امریکاست.

یک مظهر دیگر این سلطه منافع شرکت های اقتصادی بر سیاست جهان غرب، وجود شرکتهای معروف چند ملیتی است که فعالیت آنها اساسا حاکمیت ملی دولت ها را به طور روزافزونی تهدید می کند. طبق پیشبینی های مختلف این شرکتها در چند سال آینده در حدود ۳۰٪ تولید تمام جهان (غیر از بلوک شرق) را به خود اختصاصی خواهند داد و شبکه اطلاعاتی خود را خواهند داشت که از کنترل دولتها خارج خواهد بود.

جالب این است که در این میان مدافعان واقعی سلامت اقتصاد جوامع صنعتی را در اردوگاه دوستان بی غرض آنان می توان یافت و نه در اردوی خودشان. هشدار بزرگ در باره لزوم خودداری از هدر دادن ماده اصیل و نجیب و پایان یافتنی نفت برای مصارف زندگی روزمره و اختصاص آن به مصارفی با ارزش تر و کوشش در پیدا کردن جانشینی برای این ماده حیاتی نخستین بار توسط خود من داده شد و می بینیم که اکنون زمامداران مسئول جهان غرب، آن چه را که من چهار سال پیش از این در این باره گفتم، کلمه به کلمه تکرار می کنند. هشدارها و تذکرات مکرر من و دیگران در باره لزوم تعدیل نابسامانی اقتصادی جهان صنعتی نیز که به خاطر دفاع از مصالح واقعی این جوامع و دفاع از سلامت اقتصاد  جهانی صورت گرفته و میگیرد، باز از جانب دوستان واقعی آنان می آید.

من این هشدارها را غالبا در زمینه های اجتماعی و فرهنگی هم به جوامع پیشرفته غرب داده ام. درست به همین جهت که به سلامت و قدرت آنها علاقمند هستم، نه آن که خواهان سقوط شان باشم. زیرا منطق ما همواره این است که باید دست در دست یکدیگر برای نجات جهان خودمان بکوشیم، نه آن که بر جدایی ها و ستیزه جوییها بیفزائیم. ما پیوسته اعلام کرده ایم که مطلقا خواهان سقوط جهان صنعتی نیستیم. زیرا خود ما روز به روز بیشتر به این جهان تعلق می یابیم و با سقوط آن ما نیز از میان خواهیم رفت. معهذا با تأسف شاهد آن هستیم که بارها این تذکر ما شاید به خاطر مسئولیت هایی که قبول آن ایجاب می کند، نادیده گرفته شده است.