تازه
ترین بررسی هایی که انجام گرفته است نشان می دهد که در حال حاضر روزانه بیش از
دویست هزار نفر یعنی هر دقیقه یکصد و پنجاه نفر به جمعیت جهان اضافه می شود و این
آهنگ در اواخر قرن به ساعتی یازده هزار نفر خواهد رسید. به طور کلی هر ساله جمعیت
دنیا به نسبت دو درصد بالا میرود. شاید این نسبت در وهله اول زیاد به نظر نیاید.
ولی محقق امریکایی Isaac Asimov حساب کرده است که با چنین رشدی در مدتی حدود
۱۵۰۰ سال وزن آدمهای دنیا معادل وزن خود کره زمین خواهد شد!
بدیهی
است این رشد استثنایی مسائل دشوار و پیچیده ای را برای جامعه جهانی پیش می آورد که
حل آنها نیز جز در مقیاس جهانی ممکن نیست. منطقا نتیجه این "انفجار
جمعیت"، گذشته از آثار اجتماعی و انسانی آن، فشار روز افزون مصرف کنندگان به
منابع طبیعی و به طور کلی به اقتصاد تولیدی، مخصوصا اقتصاد کشاورزی است. زیرا هر
فردی از این افراد حقا انتظار دارد که غذا و پوشاک و مسکن او همراه دیگر
نیازمندیهای اساسی وی که زائیده تمدن و رفاه عصر حاضر است، تأمین شود. این عامل به
خصوص برای جهان سوم که اقتصاد کشاورزی آن از هم اکنون از نظر تطبیق خود با تکنیکها
و شرایط جدید دچار اشکالات طاقت فرساست، فاجعه انگیز است.
مسئله
جهانی مهم و حیاتی دیگر مسئله تغذیه است که مستقیما با زندگی میلیاردها مردم روی
زمین ارتباط دارد.
طبق
بررسیهای سازمان خواربار جهانی FAO نیاز متوسط یک فرد انسان در روز ۲۵۰۰ کالری
و ۴۰ گرم پروتئین است (این رقم در قاره ها و آب و هواهای مختلف اندکی بیشتر یا
کمتر می شود) به موجب همین بررسی ها میزان کالری سرانه موجود در سطح جهانی در
صورتی که به صورت عادلانه ای میان همه افراد بشر تقسیم شود، در همین حدود و میزان
پروتئین سرانه بیش از یک برابر و نیم ان (در حدود ۶۵ گرم) است.
با این
همه لااقل نیمی از مردم جهان دچار کمی تغذیه هستند و بیش از چهار صد و پنجاه
میلیون نفر اصولا در گرسنگی به سر می برند. برآوردهای نگران کننده این سازمان حاکی
است که در صورت ادامه این وضع از حالا تا سال ۲۰۰۰ پانصد میلیون نفر از مردم جهان
محکوم به مرگ از گرسنگی خواهند بود. این برآوردها به خصوص در مورد کودکان جهان سوم
وحشت انگیز است. زیرا نشان میدهد که اگر وضع به صورت کنونی ادامه یابد، در ربع قرن
آینده از هشتصد میلیون کودک حدود دو سوم دچار بیماری یا ناتوانی ناشی از تغذیه غیر
کافی یا بدی تغذیه و کمبود کالری و پروتئین خواهند شد. نسبت مرگ و میر بچه های
کوچک در کشورهای فقیر سه تا ده برابر کشورهای پیشرفته و در مورد کودکان بزرگ تر
بسیار بیشتر خواهد بود و کودکان بالای پنج سال چهل درصد مرگ و میر جهانی کودکان را
خواهند داشت. مرگ و میر بچه های یک تا چهار ساله در این جوامع هم اکنون بین ده تا
پنجاه برابر رقم مشابه در امریکا و اروپا است.
همین
آمار نشان میدهد که در حال حاضر بیش از صد میلیون کودک جهان سوم در سنین کمتر از
پنج سال از بدی تغذیه رنج می برند و بیش از پانزده میلیون آنها از این بابت تلف می
شوند. در این گروه سنی مرگ و میر یک چهارم رقم کلی سیصد میلیون کودک علایم رشد
ناکافی و عقب افتادگی را نشان می دهند. بر اثر کمبود ویتامین A هر سال صدها
هزار طفل کور می شوند و بررسی های دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ نشان داده که این امر باعث
پنجاه تا شصت درصد کوری اطفال در سنین قبل از تحصیل بوده است. در افریقا کم خونی
ناشی از کمبود آهن سی تا شصت درصد اطفال قبل از پانزده سال را شامل می شود.