صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱.۹۶

(۲۳)

بگذارید مانند همه نیک اندیشان و همه واقع بینان جهان، همه آنهایی که به بقای جامعه بشری و تمدنی که این جامعه آفریده است، پای بندند، آرزو کنیم که دنیای آینده، دنیای همزیستی و همکاری زندگی بخش همه ملتها و همه مردمان باشد. دنیایی باشد که در آن همه با هم کار کنند و نیروهای مشترک را در راه تحقق هدفهای مشترک به کار برند. دنیایی که در آن خرده حساب ها، خود خواهی ها، پیشی داوری ها، غرایز مهار نشده و کوتاه بینی های خطرناک جای خود را به تفاهم و جهان بینی و آینده نگری داده باشند. دنیایی که در آن روح عدالت طلبی و احترام به شرافت انسانی مورد قبول و احترام همه زادگان بشر باشد.

دنیایی که منابع خداداد آن، با توجه به منافع و حقوق مشروع همه جامعه بشری بهره برداری شوند و به صورتی عادلانه تر توزیع گردند تا حاصل آن از میان رفتن فقر و جهل و بیماری و گرسنگی و تبعیضات گوناگون باشد و صلح و ثبات چنین جهانی ضامن اعتلای بشر به سوی آینده ای باشد که گذشته ای پرتلاش و پر از فداکاری و شهامت او را شایسته آن ساخته است.

برای دنیای پیشرفته ما، توجه اساسی بدین گفته معروف کانت ضروری است که، انسان وسیله نیست، بلکه هدف است! باید همه ما این احساس را داشته باشیم که جامعه بشری برای آن ساخته نشده است که در آن آدمی در خدمت اقتصاد باشد، بلکه این اقتصاد است که باید در خدمت انسان به کار گرفته شود.

چندی پیش طی مصاحبه ای گفتم و در این جا تکرار آن را مناسب می دانم که دنیا در حال ادغام است و منافع تمام کشورها روز به روز بیشتر به یکدیگر وابسته می شود. این واقعیت را کسی نمی تواند نپذیرد. بنابر این دلیلی ندارد که در برابر آن ایستادگی کنیم. هدف غایی تمدن انسان ایجاد یک همکاری مثبت جهانی است که در پرتو آن بتوان نابرابری های کنونی ملتها را از میان برد و تناقضاتی را که مایه اصلی کشمکش ها و دشمنی های آنهاست، مرتفع ساخت. آن چه باید قبل از هر چیز بپذیریم، بیهودگی و حتی حماقت جنگ و ستیز میان خودمان است، زیرا این راه هیچ کس را به جایی نخواهد رسانید. وقتی که انسان پوچی جنگ با همنوعان خود را دریابد، به ناچار خواهد فهمید که جز همکاری مسالمت آمیز میان تمام ملتها راهی برای زیستن وجود ندارد.

آرزو کنیم که در سال ۲۰۰۰ دنیای ما دنیای مشارکت و نه دنیای درگیر اصطکاک باشد. اگر به تنش زدایی و همزیستی معتقد باشیم، باید بپذیریم که جز یک جهان نمیتواند وجود داشته باشد. فوری ترین و مهم ترین وظیفه چنین دنیایی شتاب بخشیدن به عمران و سازندگی در سطح جهانی است. چنین روشی سیاست تازه ای را بر پایه صلح و همکاری حاکم بر صحنه سرنوشت گیتی میکند که درست نقطه مقابل سیاست قدیمی جنگ سرد ویرانگری است. جهان سال ۲۰۰۰ باید یک دنیای واحد باشد که زادگان بشر در آن در چارچوب یک مشارکت بین المللی با اطمینان و تفاهم در کنار هم زندگی کنند.

میل  دارم این آرزوی قلبی خودم را با آرزوی تحقق پیش بینی امید بخش بشر دوستی بزرگ به نام "ویکتور هوگو" تکمیل کنم که صد و سی سال پیش گفت:

"روزی خواهد رسید که همه مردم جهان ما مردمی برخوردار از فروغ تمدن خواهند بود. در آن روز این رؤیای دلپذیر و جاودانه اندیشه بشری سرانجام تحقق خواهد یافت که همه آدمیان به صورت مردمی آزاد و آگاه، کشوری به نام دنیا و ملتی به نام بشریت داشته باشند".