صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱.۹۶

(۱۷)

همین بررسی حاکی است که ۸۵٪ خانواده ها در مناطق پهناوری از آسیای جنوبی و جنوب شرقی، افریقا، امریکای لاتین و حتی اروپای جنوبی (در مقیاس کمتر) استطاعت خرید یک واحد مسکونی را برای خود ندارند. طبق آماری که با تأئید دولت هند منتشر شده، در آن کشور نسبت خانواده هایی که جمعا در یک اطاق به سر می برند در روستاها ۳۴٪ و در شهر ها ۴۴٪ است.در چهار شهر از پرجمعیت ترین شهرهای این کشور این رقم ۶۷٪ و در کلکته ۷۰٪ است.

حساب شده است که با روند فعلی و ادامه وضع اقتصادی نابسامان کنونی جهان سوم به زودی ۸۰٪ مردم شهرنشین و بی بضاعت این کشورها که جمعا بیش از نیمی از جمعیت شهرنشین دنیا را تشکیل می دهند، ناگزیر خواهند بود در زاغه ها زندگی کنند. یعنی در پناهگاههایی که فاقد حداقل روشنی و حرارت و بهداشت و به طریق اولی حداقل ورزش و تفریح و سواد است.

وضع ناگوار و غم انگیز بی سوادی در جهان امروز ما و محرومیت وحشتناکی که توده های عظیمی از مردم دنیا از این بابت با آن دست به گریبانند، یکی دیگر از نابسامانی های اساسی جامعه بشری است. به قول یکی از استادان دانشگاه پاریس: " سرمایه آموزش، سرمایه ای است که بدترین نحوه توزیع را در جهان کنونی دارد".

یازده سال پیش مدیر کل وقت یونسکو با امیدی که جریان موفقیت آمیز کنگره جهانی پیکار با بیسوادی در تهران در دل او و دیگر شرکت کنندگان این کنگره برانگیخته بود، اعلام داشت که:
"اگر وسایل کار فراهم شود، بلای بیسوادی در طول عمر یک نسل، از جهان ریشه کن خواهد شد."

متاسفانه آقای رنه ماهو در پایان عمر خود این امید را از دست داد و مدیر کل فعلی یونسکو نیز در سالروز جهانی پیکار با بی سوادی در چند ماه پیش، آینده را در این زمینه تاریک تر از آن چه تصور می شود، توصیف کرد.

ارقام یونسکو در این مورد خیلی گویا است. این ارقام به روشنی نشان میدهد که پس از ده سال تعداد بی سوادان جهان به جای آن که کاسته شود، افزایش یافته است! بر اساس برآوردهای یونسکو انتظار می رود رقم بزرگسالان دنیا، یعنی افراد پانزده سال به بالا از دو هزار و دویست و هشتاد و هفت میلیون نفر در سال ۱۹۷۲ به دو هزار و هشتصد و بیست و سه میلیون نفر در سال ۱۹۸۰ بالغ شود. با این که طبق پیشبینی ها در این مدت نسبت بی سوادی بزرگسالان که در سال ۱۹۷۰ معادل ۳۴.۲٪  بوده، در سال ۱۹۸۰ به ۲۹٪ کاهش خواهد یافت. معهذا افزایش سریع جمعیت باعث خواهد شد که قدر مطلق شماره بزرگسالان بی سواد جهان در همین مدت از هفتصد و هشتاد و سه میلیون نفر به هشتصد و بیست میلیون نفر بالا رود.

طبق برآوردهایی که شده، از سال ۱۹۶۰ تا پایان قرن حاضر تعداد نوجوانان پنج تا چهارده ساله در افریقا و کشورهای عرب دو برابر، در آمریکای لاتین ۶.۲ برابر و در آسیا و اقیانوسیه ۳ برابر خواهد شد. ولی نسبت رشد تعداد دانش آموزان جهان که در دهه شصت ۴٪ بود، در پنج ساله اول دهه هفتاد از ۳٪ پائین تر آمده است. به طور کلی ۳۸٪  کودکان و نوجوانان شش تا یازده ساله در کشورهای جهان سوم هنوز به مدرسه نمی روند. در کشورهای متعددی، امروزه بیش از ۸۰٪ زنان و بیش از ۶۰٪ مردان بی سوادند.