صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۱۱۰)

رفاه کنونی ناشی از عواید نفت، یک رفاه دائمی نمی تواند باشد و نباید هم باشد! زیرا این سرمایه گران بهای خدادادی برای آن نیست که صرف زندگی روزمره افراد بشود، بلکه برای آن است که به برکت آن بنای عظیم صنعت و اقتصاد مترقی کشور پی ریزی شود و برنامه های وسیع عمرانی و اجتماعی و آموزشی و همه فعالیتهای دیگری که می باید کشور ما را به صورت یک مملکت کاملا پیشرفته و جامعه ما را به صورت یک جامعه کاملا مرفه و مترقی در آورد، به نحو کامل انجام گیرد. به طوری که به هنگام پایان یافتن این ثروت خداداده، کشور ما از هر جهت خود کفا باشد. اگر چنین نباشد، شاید همه کسانی که اکنون از نعمات و مواهب انقلاب ما سود می برند، محکوم بدان باشند که دوباره به زاغه های گذشته و به حصیر آبادها و حلبی آبادهای قدیمی باز گردند.

در هر جامعه متمدن اگر گردش امور بر محور کار و زحمت شرافتمندانه استوار نباشد، آن جامعه محکوم به فناست. حتی با داشتن بیشترین درآمد و برخورداری از حداکثر رفاه، باید کار هم چنان یک انگیزه فردی و یک افتخار انسانی و ملی باشد. به خصوص در ایران امروز، در برابر خدمات وسیعی که به همه مردم داده می شود و درآمد اضافی که بدانان میرسد، بازده کار یک تعهد ملی و اخلاقی و وجدانی است. باید همه مردم ایران توجه داشته باشند که ایران و ملت آن دائمی است و طبعا نباید منابع و ثروت ملی تنها خرج رفاه و آسایش نسل امروز شود. زیرا ما در برابر نسل های آینده نیز مسئولیت داریم.

یادآوری این نکته ضروری است که در این مورد تنها کمیت کار مطرح نیست، بلکه کیفیت آن هم در حد اعلای اهمیت قرار دارد. در دوران ورود ملت ما به "تمدن بزرگ" هر کاری جنبه تخصصی خواهد داشت. زیرا تمدن جهان امروز اصولا بر تخصص متکی است. بنابر این باید توجه کافی به بهره گیری از کامل ترین دستاوردهای دانش و تکنولوژی بشری داشته باشیم. ولی در عین حال همراه با متخصصان تکنولوژی مدرن و پیشرفته عصر کامپیوتر و الکترونیک، انسانهایی را تربیت کنیم که دانش را در خدمت آدمی قرار دهند، نه آن که خود بندگان علم و تکنولوژی باشند. آمیختگی وسیع و الزامی ما با جهان دانش و صنعت نباید به هیچ عنوان به شخصیت معنوی و اصالت فرهنگی و ارزش های اخلاقی و روحی ما آسیب رساند. زیرا این فاجعه ای جبران ناپذیر خواهد بود.

چه امروز و چه فردا، باید کار مردم ایران هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت نه تنها برابر با ارزش دستمزد یا عایدی کار، بلکه در حدی بسیار بیشتر و بسیار بهتر از آن باشد. اینجا دیگر تنها حساب اقتصادی مطرح نیست، حساب میهن پرستی و حساب شهامت و فداکاری ملی مطرح است. حساب سرنوشت همه نسل های آینده این سرزمین یعنی فرزندان و نوادگان ما مطرح است. کسی که کارش را در بهترین و بیشترین صورت ممکن انجام نمی دهد، در واقع نه وظیفه وجدانی خود را که کار شرافتمندانه در برابر دریافت دستمزد است انجام می دهد، و نه وظیفه میهنی خویش را که کمک به پیشرفت کشور و جامعه است، ایفاء می کند. چنین فردی از هر دو لحاظ محکوم است.

میلیون ها نوجوان ایرانی که اکنون به تحصیل اشتغال دارند، به تدریج به بازار کار سرازیر می شوند و باید هر کدام از آنها با احساس مسئولیت کامل سهم خود را در پیشرفت امور مملکت به عهده بگیرند. اینها علاوه بر برخورداری از آموزش رایگان، تسهیلات دیگری برای زندگی دریافت می دارند. اگر کار این افراد از نظر کمیت و کیفیت در بهترین شرایط انجام نگیرد، چگونه می توان آینده پیشرفته مملکت را تأمین کرد؟