صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۹۶)

در راه نیل به این "تمدن بزرگ" ما باید بر اساس جهان بینی همیشگی ایرانی، بهترین اجزاء مدنیت و فرهنگ ملی خویش را با بهترین اجزاء تمدن و فرهنگ جهانی درآمیزیم و در این راه از هر گونه تعصب و کوتاه بینی دوری گزینیم. هیچ ملتی در هیچ مرحله از پیشرفت نمی تواند خود را از دستاوردهای مادی و معنوی دیگران بی نیاز شمارد، زیرا تمدن بشری اساسا بر داد و ستد مداوم اندیشه ها و دستاوردها پی ریزی شده است. اگر در گذشته مدنیتهایی خواسته اند به دور خود دیواری بکشند، این آزمایش همواره با شکست رو به رو شده است. ولی البته هرگز چنین آزمایشی از جانب ایران صورت نگرفته است. زیرا درست به عکس، توانایی ویژه این تمدن در آمیزش با تمدنها و فرهنگهای دیگر و در تلفیق بهترین عناصر آنها به منظور ایجاد ترکیبی کامل تر و جهانی تر، همواره عامل پویایی و نیرومندی تمدن ایرانی بوده است و این همان برداشت "تمدن بزرگ" ایران فردا نیز هست.

در راه تکامل این تمدن ما باید در عین اتکاء به ارزش های مادی و معنوی ملی از پیشرفته ترین پدیده های دانش و فن دیگران و در عین حال از عناصر مدنی و فرهنگی آنان در بهترین صورتی که برای خود مناسب تشخیص دهیم، بهره گیریم. ما به عنوان یک ملت هوشمند و رشد کرده، باید دستاوردهای مدنی گذشته و آینده خویش را در اختیار دیگران بگذاریم. ولی ابایی از استفاده از دستاوردهای آنان نیز نداشته باشیم. باید دانش و تکنولوژی پیشرفته جهان صنعتی را به بهترین صورت مورد اقتباس و استفاده قرار دهیم و البته خود نیز در رسیدن به پایه این جهان و سپس در ادامه راه پیشرفت به همراه آن بکوشیم. ولی در همان حال باید از رسوخ عناصر نامناسب تمدنهای دیگر در جامعه خود و از سرایت آلودگیهای اخلاقی و اجتماعی و سیاسی آنها بدین جامعه جلوگیری کنیم. باید "غرب زده" نباشیم ولی این مفهوم را مرادف با "دشمنی با غرب" و با هر گونه تجدد طلبی نیز تلقی نکنیم. باید فرهنگ ملی را مورد کمال توجه قرار دهیم ولی این امر را با کهنه پرستی یکسان ندانیم. باید به حد اعلا "ناسیونالیست" باشیم ولی این ناسیونالیسم را در صورت مثبت و سازنده آن بخواهیم و نه در صورت متعصبانه و کینه توزانه ای که عاملی منفی است و در عصر خود ما، پیروی از آن در بسیار موارد جز ویرانی و مرگ به بار نیاوردہ است.

"تمدن بزرگ" که ما اکنون به جانب آن می رویم، تنها یکی از فصول تاریخ این سرزمین نیست، بلکه شاه فصل این تاریخ است. کمال مطلوبی است که می باید سیر تکامل چند هزار ساله تاریخ و فرهنگ ایران بدان برسد و این حد کمال به نوبه خود سرآغاز دوران تازه ای در حیات ملی ما قرار گیرد. همه پیشرفت های مادی و معنوی این ملت در مسیر چندهزار ساله آن همه دستاوردهای بدیع اندیشه و آفرینندگی ایرانی و همه ارزش های جاودانی تمدن و فرهنگ ملی، باید اجزاء سازنده کاخ رفیع تمدنی باشند که آینده این سرزمین و مردم آن را برای همیشه در بر خواهد گرفت.

"تمدن بزرگ" ایران بیش از هر چیز از ژرفای تاریخ و تمدن ایرانی، از تمام ارزش ها، سازندگی ها، آفرینندگی ها، کوششها، اندیشه ها، استعدادها و از حماسه ها و پیروزی های شکوهمند مادی و معنوی ملت ایران، در طول هزاران سال تاریخ مایه می گیرد. لاجرم ریشه های این تمدن را نیز باید در بافت پر شکوه تاریخ ایران و معیارهای جاوید سرنوشت ساز آن جست. زیرا از این پس سرنوشت فرزندان ما جزء جدایی ناپذیر این تمدن خواهد بود و فرمان تاریخ چنین خواسته است که از میان نسل های بی شمار ایرانی نسل امروزی ما آن نسلی باشد که طلیعه درخشانترین دوران تاریخ کشور خویش را شاهد گردد.

این " تمدن بزرگ " پدیده ای نوخاسته و ناگهانی نیست، بلکه برخوردار از پشتوانه استوار همین اصول و معیارهایی است که به هویت معنوی جامعه ایرانی، از سپیده دم تاریخ ایران تا به امروز بر آنها بنیاد نهاده شده است.

ایران امروز سازنده ایران فرداست، ولی خود وارث ایران دیروز است. وارث حماسه شکوهمند چند هزار ساله ای است که بیش از دو هزار و پانصد سال آن، صورت تاریخ مدون دارد و این تاریخ برای ما ارزشهایی بر جای نهاده است که همه هويت ملی و بافت معنوی و اجتماعی و راه و رسم زندگی ملت ما، از آنها مایه می گیرد. هر ایرانی هنگامی که به دنیا می آید، میراثی از این ارزش ها را که در طول نسل ها، سازنده سرنوشت او و سپر پولادین موجودیت ملی وی در رویارویی با ضربتهای سهمگین تاریخ بوده اند، همراه دارد تا به نوبه خویش آنها را به نسلهای آینده این سرزمین سپارد. این درسی است که تاریخ به ما و به همه آنهایی که با تاریخ ما سروکار دارند، آموخته است و درسی است که از این پس به فرزندان ما نیز خواهد آموخت.