صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۸۵)

از آغاز عصر صنعتی اروپا و جهان غرب در اواخر قرن هیجدهم تا اوایل قرن حاضر که نفت عملا جایگزین قسمت عمده دیگر منابع تولید انرژی شد، جهان صنعتی برای گرداندن چرخ های صنایع و وسائط نقلیه و امور نظامی و نیازهای روزمره عمومی خود، از ذغال سنگ و ذغال و سایر منابع شناخته شده انرژی استفاده می کرد. با آغاز عصر نفت، در بیشتر این موارد تدریجا نفت جانشین این مواد شد ولی متأسفانه دنیای غرب، این بهره برداری صنعتی را با بهره کشی استثماری در آمیخت. یعنی کوشید تا ذخایر نفتی کشورهای صاحب این منابع را، نه به قیمت عادلانه، بلکه به ارزانترین بهایی که ممکن باشد برای خود تحصیل کند. بدین ترتیب به کار گرفتن نفت نه فقط آسان تر از به کار گرفتن سایر وسائل انرژی زا برای همه امور صنعتی و زندگی روزمره بود، بلکه بسیار ارزانتر نیز تمام می شد.

با این برداشت، جهان صنعتی به خصوص در دوران جهش اقتصادی بی سابقه بعد از جنگ جهانی دوم، با عطشی روزافزون و بی هیچ آینده نگری، به سوی استفاده از انرژی ارزان به دست آمده از نفت روی آورد و اصولا اقتصاد خود را بر این انرژی ارزان بنیاد نهاد. حاصل این وضع، رونق و پیشرفت اقتصادی شگفت آوری بود که در تمام تاریخ تمدن بشری بی نظیر است ولی بر اثر عطش روزافزون، تولید و مصرف نفت در جهان در مدتی بسیار کوتاه در ابعاد بی سابقه ای بالا رفت. یعنی رقم این تولید که در سال آغاز قرن کنونی فقط ۲۰ میلیون تن بود و در سال ۱۹۴۰ مقارن آغاز جنگ جهانی دوم به ۲۹۲ میلیون تن رسیده بود. در سال ۱۹۵۰ به ۵۳۰ میلیون تن، در سال ۱۹۶۰ به ۱۰۵۰ میلیون تن، در سال ۱۹۷۰ به ۲۳۵۰ میلیون تن و در سال ۱۹۷۶ به ۳۰۰۰ میلیون تن رسید و این افزایش هم چنان ادامه دارد. زیرا طبق برآورد کارشناسان نیاز جهانی به انرژی در چهار دهه آینده به هفت برابر مصرف سال ۱۹۷۵ خواهد رسید.

بدین ترتیب جهان صنعتی با استفاده بی دریغ و مهار نشده از نفت ارزان برای توسعه شتابان اقتصاد خود از یک طرف کشورها و ملتهای صاحب نفت را استثمار می کرد و از جانب دیگر قسمت مهمی از این ماده گران بها و پایان یافتنی را بدون احساس مسئولیت لازم به هدر می داد. کاری که کشورهای عضو سازمان "اوپک" کردند، کوشش منطقی و مشروعی در این جهت بود که در عین جلوگیری از ادامه این استثمار و تامین منافع حقه و عادلانه خود این کشورها، تلاش لازم در سطح جهانی در راه دستیابی به منابع تازه انرژی و جلوگیری از اسراف بی رویه و غیرمعقول کنونی در مصرف نیروی نفت، آغاز گردید.

از نظر محاسبه منصفانه، رقم هفت دلار که در کنفرانس سازمان اوپک در تهران بابت بهای هر بشکه نفت تعیین شد، پائین تر از حد منطقی و واقعی این بها بود و شاید اگر حسن نیت و واقع بینی کشورهای صادر کننده نفت نبود، قیمت حقیقی می بایست به رقم پیشنهادی گروه افراطی این سازمان که خواستار ۱۱ دلار بابت بهای هر بشکه بودند، نزدیک تر باشد تا به رقم ۷ دلار! که از طرف ایران به عنوان یک عامل تعدیل کننده، پیشنهاد گردید. با این وصف، در کنفرانس اوپک همین رقم اخیر مورد قبول قرار گرفت تا در عین تأمین منافع حقه کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت، منافع کشورهای صنعتی نیز تا آن حد که قابل قبول بود، محفوظ مانده باشد، زیرا این رقم حداقل آن مقداری بود که با قیمت تهیه هر نوع منبع دیگر انرژی که بتواند جانشین فرآوردهای ساده نفت شود و هر گونه ماده ترکیبی مصنوعی مولد حرارت و نیرو، قابل تطبیق بود.