صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۹۸)

تمدن آریایی، در مفهوم اصیل آن، تمدنی است که بر پایه زندگی و آفرینندگی بنیاد نهاده شده است. در این تمدن، روشنایی مظهر والای آفرینش است. زیرا همه زیباییها و نیروهای زاینده از آن سرچشمه می گیرد. این برداشت اساسی، در تمدن ایرانی که نخستین جلوه تاریخی مدنیت پر شکوه آریایی است (و از همین دیدگاه است  که "هگل" Hegel آن را "سرآغاز واقعی تمدن جهانی" می نامد) به اوج خود می رسد. زیرا در این تمدن، فروغ آفریننده سراسر وجود مادی و معنوی هر فرد را در بر میگیرد تا در آن زیباییها را از زشتیها و پاکی ها را از پلیدی ها مشخص کند و آن چه را که سازنده و زندگی بخش نیست، به قلمرو تاریکی و نیستی سپارد. ایمان به رسالت والای انسانی در راه پیروزی زندگی که شرط آن کوشایی، دلاوری، پاک دلی، جوانمردی، امید، راستی و تندرستی است، در بافت فلسفی و فرهنگی ایران آریایی اساس شخصیت هر ایرانی پاک نژاد است. هم چنان که نیروهای خلاف آن، یعنی بد اندیشی، دروغ، ترس، نومیدی، بیکارگی، بیماری، فریبکاری، خودخواهی و دیگر عواملی از این قبیل، زادگاه ظلمت و مرگند.

بر پایه این برداشت، رسالت همیشگی یک ایرانی آریایی، دفاع از روشنایی در برابر تاریکی، دفاع از زندگی در برابر مرگ، دفاع از سازندگی در برابر ویرانگری، دفاع از راستی در برابر بیداد است. این همان برداشتی است که در باختر زمین، هوگو "افسانه قرون" خود را بر آن پی ریزی کرد و نیچه چهره زرتشت "ابر مرد" خویش را از همین دیدگاه آفرید. هر چند که این اثر عالی فلسفی و ادبی نیز مانند عنوان "آریایی" در قرن ما قربانی تعبیری نابخردانه قرار گرفته است.

زیر بنای اصلی تمدن و فرهنگ ایرانی و همه تجلیات معنوی، فکری، اجتماعی و ادبی و هنری آن، نه تنها در دوران کهن، بلکه در ایران اسلامی نیز همین طرز تلقی از رسالت آدمی است و مسلما این برداشت زیر بنای آن " تمدن بزرگ" ایران خواهد بود که ما مصمم هستیم آن را به صورت تجلی کامل ارزش های جاودانی این تمدن و فرهنگ کهن که اصول آنها را ذیلا تشریح می کنم، در آوریم.

در این توصیف، من به توضیحات کلی ولی کوتاهی که از نظر درک فلسفی " تمدن بزرگ" ایران ضروری است، اکتفا می کنم ولی مسلم است که می باید بررسیها و تفسیرهای خیلی بیشتری از همه این اصول توسط مراکز صلاحیت دار علمی و فرهنگی و خبری کشور و صاحب نظران ایرانی انجام گیرد تا به کمک این پژوهش ها، مردم ما به خصوص نسل جوان کشور، آشنایی هر چه ژرفتری با تاریخ خود، با میراث سرشار مدنی و فکری خود، با هویت ملی خود و با رسالت بشری خود پیدا کنند و از این آگاهی در راه ایفای بیشتر و بهتر وظیفه ای که به عهده گرفته اند، بهرہ گیرند.

نخستین و مهم ترین این ارزشها، نیروی شکست ناپذیری است که برای ادامه هستی، در نهاد ملت ایران نهفته و از این دیدگاه، آن را به صورت دژی تسخیر ناپذیر در برابر نیروی نیستی و زوال درآورده است. از روزی که ایرانیان نخستین حکومت آریایی تاریخ جهان را بنیاد نهادند، تا به امروز هیچ نیرویی امکان غلبه بر این اراده زنده ماندن را که در وجود ملت ایران سرشته شده، نیافته است و از این  پس نیز نخواهد یافت. اگر از میان همه ملل باستانی این استمرار شگفت انگیز را در زمینه حفظ هویت ملی به صورتی چنین بارز در نزد ملت ایران می توان یافت، برای آنست که نیروی "زندگی" که همه مظاهر دیگر سازندگی و آفرینندگی را همراه می آورد، از آغاز خمیر مایه نهاد ایرانی بودہ است.