صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۱۲۱)

دهه اول انقلاب ایران با توجه به شرایط زمان و بنیان های موجود، ادامه این نظام متمرکز را ایجاب می کرد، ولی هدف آن مسلما حفظ این "بوروکراسی" نبود. زیرا یکی از اساسی ترین هدفهای انقلاب، مشارکت گسترده گروههای مختلف اجتماعی در مسائل مربوط بدانان است. خود من این موضوع را در آستانه اعلام انقلاب یعنی در مهر ماه ۲۵۲۱ شاهنشاهی ( ۱۳۴۱ خورشیدی) چنین تشریح کردم:

"... ملتی که به رشد اجتماعی لازم می رسد، قادر است کارهای روزمره و اموری را که با زندگی وی ارتباط دارد یا مستقیما اداره کند و یا در اجرای آنها نظارت کند. ما این کار را در سطح روستا به وسیله انجمن ده شروع می کنیم و در سطح شهر به وسیله انجمن شهر، در سطح شهرستان به وسیله انجمن شهرستان و در سطح استان به وسیله انجمن استان ادامه می دهیم. عدم تمرکز کارها در پایتخت و محول کردن آن به استان ها و شهرستان ها و شهرها و روستاها، از سیاستهای قطعی و حتمی آینده ما، آن هم آینده نزدیک ما خواهد بود."

در سیر تحول اجتماعی ایران، اینک زمان تحقق این برنامه اساسی فرا رسیده است. مفهوم این برنامه این است که در همان حالی که قدرت و جامعیت نظام شاهنشاهی در سطح بالا به صورت قاطع وجود دارد، در تحت لوای آن کارها بر اساس حداکثر عدم تمرکز اجرا شود و تا آخرین حد امکان کار مردم به دست خود مردم انجام پذیرد.

نظام شاهنشاهی ایران اصولا همواره بر همین برداشت متکی بوده است که نمونه بارزی از آن را در سازمان "ساتراپی" شاهنشاهی می توان دید. این نظام ساتراپی بر دو اصل موازی پی ریزی شده بود: حفظ یکپارچگی ملی از طریق وحدت فرماندهی در لوای نظام شاهنشاهی و تصمیم گیری اجرایی ساتراپی ها، همراه با مشارکت گروه های مختلف اجتماعی در زمینه مسائل مربوط به خود آنها. تشکیل حزب رستاخیز ملت ایران به صورت یک نهضت تجهیزی و مشارکتی، تبلور این اندیشه تاریخی در نظام شاهنشاهی ایران است. رسالت این نهضت ایجاد فضای مشارکت سیاسی در چهار چوب اصول حزبی، به منظور نیل به هدفهای ملی است و محور اساسی این مشارکت، گفت و شنود و آموزش سیاسی و صحنه اجتماعی لازم برای  تامین بهترین نحوه این مشارکت سیاسی، تشکیلات غیر متمرکز است.

کشور در ارتباط با هدفهای اساسی و بلند مدت از طریق برقراری ارتباطی معقول بین مکانیسمهای مرکزی و سازمان های غیر متمرکز اجرایی اعمال گردد. برای نیل بدین هدف، باید برنامه های ملی و استانی به طور روشن و مشخص تنظیم شود و شیوه های لازم برای عملی ساختن آنها پیش بینی گردد. برنامه های استانی شامل آن دسته از اموری است که برد آنها در قالب سیاستهای ملی، در سطح منطقه ای قرار داشته و از ابعاد متوسط اجرایی برخوردار باشند. این برنامه ها از نظر مشارکت و تجهیز منابع ملی، جاذبه خاصی دارند و در توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه نقش اساسی ایفاء می کنند. طراحی و اجرای برنامه های استانی و شهرستانی در چهار چوب برنامه های عمومی کشور در سطوح استان و شهرستان انجام میگیرد و با توجه به این که بخش قابل ملاحظه ای از درآمد ملی کشور در پایتخت به دست میآید، در برنامه ریزی های مربوط به برقراری نظام متمرکز، بایستی عدم تمرکز در تخصیص منابع به دقت مورد بررسی قرار گیرد.

استقرار چنین نظام برنامه ریزی و اجرایی، مسلما موجب افزایش قابلیت نظامهای سیاسی، تشویق مشارکت و ایجاد فضای مناسب برای فعالیتهای سیاسی و حزبی، تقویت قدرت ابتکار و خلاقیت در نظام تصمیم گیری محلی، ایجاد سازمانهای خودکفا و متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی در استان ها و ایجاد یک نظام سنجیده ارزش یابی و نظارت، با تاکید بر جنبه بازدهی و کارایی خواهد بود.