صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۱۳۳)

پیام من به ملت ایران

در فصول گذشته این کتاب وضع کلی جهان امروز و خطوط اصلی نظامهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ایران عصر انقلاب و دورنمای ایران دوران "تمدن بزرگ" را تشریح کردم. زیرا هم چنان که در دیباچه کتاب تذکر دادم، آگاهی کامل بر این مطالب را برای هر فرد ایرانی ضروری می دانم تا بدین ترتیب راه پیشرفت ما به سوی "تمدن بزرگ" با ژرف بینی و با همکاری گسترده ملی پیموده شود.

من این راہ پر افتخار و شکوہ آفرین سرنوشت را در برابر ملت خویش گذاشته ام، زیرا آن را تنها راه تأمین سرفرازی و نیک بختی این ملت میدانم و چون بدین حقیقت ایمان راسخ دارم، به عنوان شاهنشاه این سرزمین و رهبر سرنوشت ملت ایران و به عنوان پدر و مربی و دوست خیرخواه یکایک افراد این ملت، ابلاغ آن را در وظیفه خویش در ایفای رسالتی می شمارم که از این بابت به عهده دارم.

برای من چه انگیزه ای در این راه به جز عشق به ایران و آرزوی شکوه و سرفرازی آن و تأمین خوش بختی و رفاه هر چه بیشتر ملت ایران، میتواند وجود داشته باشد؟ رهبری ملتم در مسیر "تمدن بزرگ" برای من مقام یا اقتدار بیشتری ایجاد نمی کند. زیرا مقام من، مقامی قابل ارتقاء نیست. قدرت من نیز چه از نظر قانونی و چه از لحاظ پیوند روحی خاصی که با ملتم دارم، در بالاترین حدی است که می تواند در این کشور وجود داشته باشد. در عوض این امر برای من مستلزم کار طاقت فرسای شبانروزی و تلاش ها و کشمکش های سنگین بین المللی و رویارویی دائمی با تحریکات و توطئه ها و دشمنی هایی است که در غیر این صورت به احتمال قوی علتی برای وجود آنها نبود. اگر برای من فقط آسایش شخصی و استفاده بی دردسر از امتیازات مقامی که دارم، مطرح بود، سرمشق پادشاهان صد و پنجاه ساله گذشته سرمشقی جالب تر از آن راه و روشی بود که پدرم و من از آن پیروی کردیم.

بنابر این انگیزه من چیزی جز کوشش در راه تأمین حداکثر شکوه و سرفرازی کشورم و حداکثر نیک بختی و رفاه ملتم نیست و نمی تواند باشد. سی و هفت سال است که با همه توانایی خود در این راه کوشیده ام و مسلما  تا روزی که مشیت خداوندی ادامه این رسالت  را به من محول فرموده باشد، در همین راه خواهم کوشید. بعد از آن بر اساس شالوده ای که ریخته ام، این راه با اتکاء به عنایات الهی ادامه خواهد یافت و هیچ عاملی مگر نابودی تمدن جهانی، ملت ایران را از پیمودن آن باز نخواهد داشت.

من هدف نهایی این راه را، رسیدن کشور و ملتم به دوران پر شکوہ "تمدن بزرگ" و سپس زیستن در آن دوران و کوشش در سرشاری و غنای باز هم بیشتر آن تعیین کرده ام. زیرا نه خودم به چیزی کمتر از این هدف قانع هستم و نه چیزی کمتر از آن را شایسته ملت ایران می دانم. ما در آزمایش تاریخ بیش از آن اصالت و ارزندگی از خود نشان داده ایم که بتوانیم در عصر حاضر این سنت پیشگامی را به آسانی کنار بگذاریم. مردم ما نیز بی گمان در زوایای روح و دل خویش آماده آن نیستند که انسانهای درجه دوم و سوم جهان فردا باشند.

ولی اگر باید این راه پر شکوه سرنوشت تا به پایان پیموده شود، لازم است که همه ما آن را با یک دیگر در نوردیم. زیرا یک فرمانده هر قدرهم مصمم و مبارز باشد به تنهایی نمی تواند کاری بکند و مسئولیت او فقط رهبری صحیح و قاطعانه نیرویی است که در پشت سر وی قرار دارد. برای پیشرفت در مسیر "تمدن بزرگ" فردا می باید من و ملتم به اتفاق یک دیگر و با آن همبستگی و یکپارچگی که لازمه هر پیروزی است، در این راه به پیش برویم. 

شرایط این پیروزی، همان هایی است که در صفحات این کتاب تشریح کردم. این شرایط فقط شرایط مادی نیست. بلکه شرایط معنوی و اخلاقی نیز هست. هم چنان که یک سپاه برای پیروزی در پیکار گذشته از ساز و برگ لازم به روحیه نیرومند و ایمان استوار نیازمند است موفقیت ملی ما نیز در عین قدرت و توانایی اقتصادی و صنعت و برخورداری از پیشرفت های سریع مادی، مستلزم داشتن روحیه قوی و دانش و آگاهی کامل است.