صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۱۱۳)

مرکز بسیار مهم و اساسی دیگر از نظر ایفای این وظیفه حیاتی و ملی، حزب رستاخیز ملت ایران است که در واقع فعالیتهای دیگر مراکزی که بدان اشاره شد نیز در قلمرو کلی آن صورت می گیرد. زیرا به هر حال همه متصدیان و مسئولان انجام این فعالیت ها، عضو حزبی هستند که جنبه فراگیر و سراسری ملی دارد. ولی آن چه اختصاصا در حوزه وظیفه حزبی است، توسعه آموزش سیاسی است که آموزش ایدئولوژی نظام شاهنشاهی ایران مهمترین رکن آن است. در این زمینه حزب می باید از کلیه طرق این آموزش بر اساس علمی و بر اساس گفت و شنود حزبی در همه مراکز خود و در همه سطوح اجتماعی و مملکتی اقدام کند.

توسعه هر چه بیشتر آموزش سیاسی از ضروریات نظام اجتماعی و ملی ایران عصر "تمدن بزرگ" است که در آن می باید چنین آموزشی، دوشادوش آموزش کلی افراد ایرانی پیش برود. حفظ دستاوردهای انقلاب، خنثی کردن توطئه های ضد انقلابی، آمادگی برای مواجهه با شرایط ناشی از رشد همه جانبه اجتماعی و اقتصادی و عبور آگاهانه از دوره انتقالی در راه وصول به یک تمدن برتر، بدون آموزش فراگیر سیاسی مقدور نیست. غفلت از چنین آموزشی موجب می شود که تجارب انقلاب، اندیشه های ملی را چنان که باید رهبری نکند و فلسفه و ایدئولوژی انقلاب در حال توقف بماند.

آموزش سیاسی که لازمه هر نهضت و پیشرفت آگاهانه اجتماعی است، طبعا مرادف با تأئید بی قید و شرط همه آن چه مطرح می شود، نیست. بلکه متضمن تحلیل و تجزیه آگاهانه مسائل است تا از این راه موارد ضعف و اشتباه به طور مداوم تشخیص داده شوند و مورد بررسی و انتقاد قرار گیرند و اصلاح گردند. تحقق این نظر مستلزم شکل دادن به دیدگاههای متفاوت برای ابراز نظرها و سلیقه ها و عقیده های مختلف از طریق جناحها و مقابله نظرها است. این فرض که آزادی برخورد اندیشه ها و عقاید متفاوت فقط در کادر یک نظام چند حزبی به شیوه غربی امکان پذیر است، صحیح نیست. زیرا در این مورد شکل اهمیت ندارد، بلکه محتوا است که مهم است. نمونه های متعددی در برابر ماست که نشان میدهد در جوامعی احزاب مختلف وجود دارند، بی آن که آزادی در آن جوامع مفهومی راستین داشته باشد.

حزب رستاخیز ملت ایران، به عنوان یک حزب فراگیر ملی، در نقش آینده خود یعنی در نقش راهنمای فکری و سیاسی ملت ایران در مسیر "تمدن بزرگ" باید بهترین نتایج نظامهای چند حزبی را ارائه دهد، بی آنکه ضعف انکارناپذیر آن نظام ها را که غالبا به صورت چند دستگی و صف آرایی داخلی و دشمنی طبقاتی متجلی می شود، پذیرا گردد. این جهت گیری از نظر حزب رستاخیز منطقی است، زیرا برای این حزب مسائلی از قبیل عوام فریبی و سازش با گروه های فشار، برای حفظ قدرت یا رسیدن به قدرت که مسائل روزمره سیستمهای چند حزبی است، مطرح نیست و در عین حال تحرک کامل فکری و سیاسی بر اثر گفتگو و برخورد سالم و سازنده جناح ها در آن وجود دارد.