صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۵۴)

دوران دهه انقلاب آموزشی، مقارن با جهش بسیار سریع و بی سابقه اقتصاد کشور بود که یکی از نتایج آن، گسترش تقسیم کار و نیاز روزافزون به تخصص ها و مهارتهای گوناگون بود و طبعا این امر تنوع بخشیدن بیشتر به نظام آموزشی را ایجاب می کرد. در این مورد،
           
تذکر این نکته کافی است که تعداد رشته های تحصیلی در کشور ما در ده ساله اخیر، از حدود ۷۵ رشته به ۵۵۲ رشته، افزایش یافته است.

به موازات این امر، آموزش فرهنگ ملی نیز در سالهای اخیر در نظام آموزشی ایران، بعد تازه ای یافت. منجمله شناخت بهتر نهادهای سیاسی و نهادهای اجتماعی کشور، از هدف های اساسی این نظام قرار گرفت. ولی البته مفهوم این موضوع عدم توجه به جنبه های دیگر فرهنگ ملی نیست.

از طرف دیگر، توسعه اقتصادی ایران و پیچیده شدن مسائل و تنوع نیازها در مناطق مختلف، ضرورت توجه به اصل عدم تمرکز را ثابت کرد. زیرا دیگر با وسعت عظمت مسائل، چارہ جویی و جوابگویی همه آنها از جانب مرکز واحدی مقدور نبود. بدین جهت در نظام آموزشی اصل عدم تمرکز نخست به صورت استانی شدن بودجه و سپس به صورت تطبیق برنامه آموزشی با نیازمندیها و شرایط محل مطرح شد. از این دیدگاه رهنمودهای تازه ای در تحول آموزشی کشور، بدین ترتیب در نظر گرفته شد:


۱- چون نظام رسمی آموزش نمی تواند به سرعت پاسخگوی نیازهای بازار اقتصادی و اجتماعی کشور گردد، توجه به آموزش های غیر رسمی و خارج از نظام آموزشی، ضروری است. از این نظر می باید انواع اموزشی های کوتاه مدت و حرفه ای، وابسته به سازمان های دولتی و غیر دولتی توسعه یابد و تسریع گردد، تا هر چه زودتر جوابگوی نیازهای صنعت و خدمات کشاورزی مملکت شود.

 ۲- نظام و روش مدیریت در دستگاه آموزشی کشور، از راه واگذاری مسئولیت های اداری و اجرایی و اختیار تصمیم گیری به استان ها و شهرستان ها و جلب مشارکت هر چه بیشتر معلمان و مردم در اداره امور آموزشی، مورد تعدیل قرار گیرد.

۳- آموزش متوسطه اعم از نظری و فنی و حرفه ای به نحوی اصلاح شود که انعطافی زیادتر، جوابگوی نیازهای جامعه ایران [داشته] باشد و آموزش فنون و تعلیمات حرفه ای را بیشتر و سریع تر ممکن سازد.

۴- تکنولوژی آموزشی به عنوان روشی در راه حل مشکلات آموزشی، مورد استفاده قرار گیرد تا برای چاره جویی این دشواریها، راه حل های مناسب ایرانی پیدا کند.


در مورد ارتقاء کیفیت آموزشی نیز، عوامل زیر در برنامه ریزی ها، مورد توجه قرار گرفت:

۱- ایجاد امکانات بیشتر برای اشتغال به تحصیل در داخل کشور.

۲- مرتبط ساختن آموزش عالی با تمام بخش های اقتصادی و اجتماعی، با توجه به نیازهای توسعه.

۳- ارتقاء کیفیت کادر آموزشی و ایجاد مکانیسم ارزیابی آن.

۴- آموزش علمی اعضای هيئت هـــــــــــای علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی.

۵- ملزم کردن کادر آموزشی به تحقیق و در امیختن آموزش با پژوهش.

۶- جهت گیری تخصصی دانشگاه ها، به تبع امکانات هر دانشگاه و شرایط محیط.

۷- تکیه بر آموزش چند جانبی و آموزش بین رشته ای و ایجاد گروه های آموزشی در سطح دانشگاه، به منظور افزایش بازده کادر آموزشی.

۸- توسعه آموزشی میراث های فرهنگی و علمی کشور و تکیه خاص بر آموزش زبان فارسی.