سیاست
مستقل ملی
حیثیت
ایران امروز در صحنه بین المللی و نقش روزافزون آن در امور و تحولات سیاسی و
اقتصادی جهان بازتاب سیاست مستقل ملی کشور ماست که امروزه در تمام دنیا، سیاستی
روشن و شناخته شده است. این سیاست به ما اجازه داده است که با همه کشورهای دیگر،
صرف نظر از روشهای حکومتی و ایدئولوژی ها و سیستمهای اقتصادی آنها، روابط همزیستی
و همکاری ثمربخش، بر اساس احترام متقابل به استقلال و حاکمیت و حقوق ملی یکدیگر داشته باشیم و از این حسن تفاهم و
همکاری در راه تامین منافع مشروع خویش بهره گیریم.
گذشته
از این روابط دو جانبه، ما به عنوان یکی از اعضای سازمان ملل متحد، پشتیبان کامل
این سازمان بزرگ جهانی هستیم و از تمام کوشش هایی که در راه تقویت صلح بین المللی
انجام می گیرد، تا آن اندازه که مربوط به ما و در حدود امکانات ماست، قویا
جانبداری می کنیم. بدین ترتیب سیاست مستقل ملی ما در زمینه جهانی ، بر مناسبات
دوجانبه و کوشش در راه صلح و تفاهم بین المللی پی ریزی شدہ است. با تحول اساسی که
با قیام ملی ۲۸ امرداد ۲۵۱۲ ( ۱۳۳۲خورشیدی) در زندگی سیاسی و اجتماعی ایران روی
داد، سیاست ما به جای "موازنه منفی" که تا آغاز عصر پهلوی، سیاست جاری
کشور بود، بر پایه "ناسیونالیسم مثبت" قرار گرفت. مفهوم این سیاست
ناسیونالیسم مثبت، اتخاد رویه ای بود که حداکثر استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی
کشور را بر اساس مصالح ملت ایران تامین کند و به جای گوشه گیری و انزواطلبی به ما
امکان همکاری وسیع با همه کشورها را در کادر حفظ کامل حاکمیت و حقوق ملی ما بدهد.
در این
سیاست ناسیونالیستی، که بعدا "سیاست مستقل ملی" نامیده شد، تأکید اصلی
همواره بر روی لغت "ملی" بود. بدین معنی که می بایست در هر صورت و تحت
هر شرایط جهانی، پایتخت خود ما خاستگاه تمام تصمیمات مربوط به امور ملی و بین
المللی و داخلی و خارجی ما باشد و سرنوشت کشور به طور کامل و قاطع در مراجع تصمیم
گیری خود آن تعیین شود. با توجه به روح ملیت عمیق و استوار ایرانی، این تنها
سیاستی بود که میتوانست و میتواند پاسخگوی شایسته نیازهای ملت ما باشد.
سیاست
مستقل ملی ضامن حداکثر استقلال سیاسی و اقتصادی ممکن کشور ما در مسیر مصالح و
منافع ملی است و بر اساس آن هر کوششی که انجام می گیرد، خواه نا خواه کوششی به نفع
کشور و به نفع ملت خواهد بود. در این راه ما احتیاجی به حساب های کوچک و بند بازی
های سیاسی نداریم و به خاطر اصول مبهم و یا الزامات خاص، سراغ دوستی یا دشمنی با
دیگران نمی رویم، بلکه این کار را فقط در چهارچوب روشن بینی و دوراندیشی و بر اساس
منافع قابل لمس و محسوس ملی انجام می دهیم. این سیاست به ما آزادی عمل فراوان می
بخشد تا در راه پیشرفت برنامه های سازندگی خود، از تجارب فنی و مهارت های مختلف
دیگران بهره گیریم. بی آن که از این بابت دست خویش را با قید و بندهای ناخواسته
بسته باشیم.
یک
مفهوم اساسی دیگر این سیاست این است که ما به اقدامات جنجالی و کارهای نمایشی
احتیاج نداریم. زیرا این گونه فعالیتها غالبا به جای جنبه سازندگی، جنبه تخریبی
دارند. البته ویرانگری آسان است و تقریبا همیشه نیز ظاهری هیجان انگیز و چشمگیر
دارد.
درصورتی
که سازندگی به آهستگی و آرامی و بدون برانگیختن هیجان صورت می گیرد. با این همه
این راهی است که ما برای خود برگزیده ایم و در همین راه نیز تا به آخر پیش خواهیم
رفت.