صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۱۰۱)

یکی دیگر از ارزش های جاودانی تمدن ایرانی روح میهن پرستی ریشه دار ملت ایران است که بازتاب آن را به طور مداوم در هر فصل و هر صفحه از تاریخ این ملت می توان یافت. شاید ذکر این نکته ضروری باشد که این میهن پرستی همواره دارای جنبه های مثبت بوده و صورت افراطی و به اصطلاح "شووینیستی" نداشته، یعنی مترادف با دشمنی کورکورانه با بیگانگان نبوده است. میهن پرستی ایرانی تقریبا همیشه تنها در راه حفظ هویت ملی و دفاع از آرمان ها و ارزش ها و مقدسات این ملت در عین احترام به مقدسات و ارزش ها و آرمان های دیگران به کار رفته است. ممکن است هوشمندی افراطی ایرانی و جنبه فردی فراوان او در موارد عادی علاقه خاصی را به انتقاد و ابراز نارضایی از جانب وی برانگیزد، ولی این روحیه هنگامی که ایرانی در شعور باطنی خود خطری را متوجه ملیت خویش و ارزش های بنیادی تمدن و فرهنگ خود ببیند، به آسانی کنار گذاشته می شود تا روح میهن پرستی شکست ناپذیر ملی جایگزین آن گردد. در چنین موردی، تنها چیزی که برای او ارزشمند است، عشق و دلبستگی عمیق به سرزمین ایران و به دفاع از هویت و شخصیت ملی است که شاید این پاسخی قانع کننده به این سؤالی باشد که "سر پرسی سایکس" سیاسمتدار انگلستان استعماری قرن گذشته با اندکی خشم و با بسیاری شگفتی، مطرح کرده بود که: نمی توان فهمید چرا هر فرزند ایران، در عین همه بدبختیها و فلاکت های خود این قدر به کشور لم یزرع خویش مغرور است؟"

جلوه دیگری که می باید از ارزشهای جاودانی ملی تذکر داد، نظام شاهنشاهی ایران است. این نظامی است که از روز نخست با موجودیت و هویت ملی ایرانی پیوند خوردہ است و استحکام و استمرار آن، چنان که گفته شد از شگفتیهای تاریخ به شمار میرود.

شاید درک مفهوم ژرف این پیوند نه تنها برای جهان خارج، بلکه برای خود ایرانیان نیز دشوار باشد. زیرا نمونه مشابه دیگری از آن را در تاریخ نمی توان یافت که از نظر سنجش تحلیلی مورد مراجعه قرار گیرد. نظام شاهنشاهی ایران، از روز نخست به صورت مظهر و در عین حال نگاهبان همه ارزش های دیگری در آمده است که موجودیت ایرانی بر آنها استوار است. در طول تاریخ انواع گوناگون حکومتها، رژیم ها، ایدئولوژیها، و سازمانهای اجتماعی به دست بیگانگان و یا از مجرای داخلی در این سرزمین مورد آزمایش قرار گرفته ولی همه آنان بلا استثناء با شکست روبرو شده اند و هر بار سیر تحول سیاسی اجتماعی کشور، این آزمایش ها را به تنها مسیری که مورد قبول و تأئید ملت ایران بوده، باز گردانده است. نه حملات خرد کننده اسکندر و عرب و مغول، نه نابسامانی های دورانهای ملوک الطوایفی و هرج و مرج، نه نفوذهای استعماری ادوار اخیر و نه آخرین آزمایش های بیگانگان که در دوران خود ما صورت گرفت، هیچ یک توانایی رخنه بدین دژ پولادین ملیت ایرانی را نیافت و مسلم است که در آینده نیز هیچ عامل دیگری این توانایی را نخواهد یافت.

از روزی که "هرودوت " نوشت که:

"... ایرانیان در نیایش به درگاه پروردگار هرگز برای خود چیزی  نمیخواهند بلکه فقط خیر شاه و استواری شاهنشاهی را میخواهند که خود را جزیی از آن می شمارند"

تا به امروز این سنت استوار تغییری نیافته است.