صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱.۹۶

(۵۳)

طبق آماری که از طرف کمیته ملی پیکار با بی سوادی تهیه شده، تنها در سال گذشته ۷۲۴٫۶۳۸ نفر، در ۲۶٫۰۰۰ کلاس شهری و روستایی این کمیته، به سواد آموزی اشتغال داشته اند. این تعلیم زیر نظر ۹٫۲۵۹ کمیته محلی سواد آموزی، توسط ۲۰,۹۷۸ آموزشیار زن و مرد صورت گرفته است.

تذکر این نکته لازم است که به موازات توسعه مراکز آموزشی کلی، به توسعه مدارس علوم دینی توجه خاص شده است. این موضع در آینده نیز همواره مورد توجه کامل خواهد بود. زیرا تقویت و تحکیم مبانی دینی و آگاهی هر چه بیشتر عمومی در این زمینه، از ضروریات قوام و استحکام جامعه است.

اهمیت سهم آموزش در نظام نوین ایران، از سرمایه گذاری هایی که در برنامه های مختلف عمرانی کشور بدان اختصاص یافته است، روشن می شود. این سرمایه گذاری در برنامه عمرانی سوم که شروع آن هم زمان با آغاز انقلاب بود، چهل و پنج میلیارد ریال بود و در برنامه چهارم به یکصد و هفتاد و دو میلیارد ریال رسید. در برنامه پنجم این رقم به پانصد و پنجاه و یک میلیارد بالغ شد و طبق پیش بینی های مقدماتی در برنامه ششم به دو هزار پانصد تا دو هزار و هفتصد میلیارد ریال خواهد رسید.
 
توضیحات و ارقام کلی فوق، نمایانگر جهش آموزشی کشور در دوران پانزده سال انقلاب از نظر ماهیت و کمیت آن است. ولی جنبه کیفیت این جهش آموزشی به همان اندازه پیشرفت کمی آن، شایان تذکر است. زیرا مسلم است که برای پیشرفت واقعی آموزشی کشور، می باید گسترش کمیت با تحول و پیشرفت بنیادی در کیفیت آموزش همراه باشد و این واقعیتی است که قسمتی از اصل دوازدهم انقلاب، یعنی اصل "انقلاب اداری و آموزشی" بر پایه آن پی ریزی شده است.

در اجرای این اصل، استقرار یک "نظام آموزشی" مشخص و همه جانبه در کشور ضروری تشخیص داده شد. این موضوع نخستین بار در کنفرانس آموزشی رامسر، در امرداد ماه ۲۵۲۷ ( ۱۳۴۷ خورشیدی) زیر نظر خود من مورد بررسی قرار گرفت و بدین ترتیب این کنفرانس به صورت نقطه عطفی در تحول آموزشی کشور در آمد. در پایان این کنفرانس، برنامه های کلی این تحول، طی سندی که "منشور انقلاب آموزشی" نام گرفت، مشخص شد و برای اولین بار هدف های آموزشی کشور روشن گردید.

هدف از انقلاب آموزشی در مرحله اول این است که وسایل تربیت کلیه افراد و طبقات ملت ایران به طور همه جانبه فراهم گردد تا در ایران آینده، مسئولان هر کار و وظیفه ای، چه از نظر صلاحیت علمی و تخصصی و چه از نظر شایستگی اخلاقی و روحی، واقعا شایسته ایفای این وظایف و این مسئولیتها باشند. یعنی نه فقط با رموز دانش و فن آشنا باشند، بلکه این دانش را با بینش و با ارزش های بزرگ انسانی نیز درآمیخته باشند.

مواد اول تا دوازدهم منشور رامسر مبین اصول و هدفهای انقلاب آموزشی است که می باید در اجرای آنها، نیازمندیهای اجتماعی ایران در سال های آینده، پیش بینی شود و طرح ریزیهای آموزشی، با آخرین روشهای علمی و فنی هم آهنگ گردد. بقیه مواد این منشور به توجیه آثار آموزش ابتدایی و متوسط و نقش دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی عالی اختصاص یافته است.

بر اساس اصول این منشور و با توجه به نیازهای اقتصادی و اجتماعی امروز و فردای ایران، اقدام به طرح ریزی نظام آموزشی شد. به طوری که این نظام از یک سو، زمینه پیشرفت اقتصادی و تامین نیروی انسانی لازم و صالح را برای تأمین رشد مستمر کشور فراهم سازد و از سوی دیگر، حافظ ارزش ها و اصالتهای ملی و فرهنگی ایرانی باشد. چنین برنامه ریزی، مسلما با پیروی صرف از راه و رسم هایی که نسبت به شرایط مقتضیات خاص جامعه ایرانی بیگانه است، مقدور نبود و می بایست در این راه این نظام آموزشی مانند خود انقلاب ایران از شرایط و نیازها و روحیات و ارزشهای خاص ملی مایه گیرد.