چنان
که قبلا متذکر شدم، لازمه تحقق "تمدن بزرگ" میهن پرستی بزرگ است. معنای
چنین میهن پرستی این است که هر فرد در هر مقامی نه تنها کار خود را با وجدان و
علاقمندی انجام دهد، بلکه آماده آن باشد که بیش از وظیفه خود نیز کار کند. میهن
پرستی بزرگ بدین معنی است که بیش از آنچه از میهن می گیریم، به میهن بدهیم. فراموش
نکنیم که هدف ما یک هدف واقعی و محسوس است و نمیخواهیم به ظواهر فریبنده دل خوش
کنیم. شاید آسان باشد که ما نیز طبق بسیاری از سرمشق ها، بر سر در کشور تابلویی
نصب کنیم و بر آن بنویسیم که: "همه مردم این سرزمین، مردمی مرفه و خوشبخت
اعلام می شوند"، ولی آن چه ما میخواهیم این است که سرزمین ما واقعا و نه به
صرف ادعا، سرزمین مردمی خوشبخت ومرفه باشد.
در این
تلاش ما فواصل زمانی معینی را بر اساس پیش بینی های حساب شده در برابر خود داریم.
اگر همه کوشش ها مانند امروز پیشرفت داشته باشد و امری غیر قابل پیش بینی و خارج
از حدود اختیار ما پیش نیاید، ما در ظرف دوازده سال آینده زیر بنای مطمئن مملکت را
از نظر صنعتی و کشاورزی و تکنولوژی و عمرانی خواهیم ساخت و به سطح کنونی ترقی
اروپای غربی خواهیم رسید. در آن موقع کشور ما ۴۵ تا ۵۰ میلیون نفر، یعنی معادل
ممالک بزرگ کنونی اروپا جمعیت خواهد داشت و ما در آغاز عصر "تمدن بزرگ" خواهیم
بود. سپس در یک دوران دوازده یا سیزده ساله دیگر با بهره گیری علمی از تمام منابع
خود خطوط اساسی عمران و توسعه کشور را دنبال خواهیم کرد و امکانات جدیدی برای
پرورش قدرت انسانی و اقتصادی و صنعتی مملکت خواهیم یافت و از این رهگذر در صف گروه
پیشرفته ترین کشورهای جهان قرار خواهیم گرفت. جمعیت ما در آن موقع طبق برآوردهایی
که شده، در حدود ۶۵ میلیون نفر، یعنی بیشتر از فرانسه یا انگلستان یا آلمان و یا
ایتالیای امروز و تقریبا با همان توانایی بالقوه خواهد بود. این هنگام درست مقارن
با پایان قرن کنونی و آغاز هزاره سوم است که دوران شکفتگی "تمدن بزرگ"
ماست. البته این دوران یک جا و ناگهانی فرا نمی رسد، بلکه ما مرحله به مرحله وارد
آن می شویم و این مراحل از امروز تا پایان قرن حاضر را شامل می شود. میتوان گفت که
در برخی از آنها از قبیل امور آموزشی و بیمه های اجتماعی، ما از هم اکنون این
مراحل را آغاز کرده ایم.
زیر
بنای "تمدن بزرگ" طبعا اصول انقلاب ایران خواهد بود که کلیات آن در فصل
پیش تشریح شد. استقرار و گسترش منظم و پیگیر این اصول و اصول دیگری که ممکن است در
آینده بدانها افزوده شود، شالوده نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام اجتماعی و نظام
آموزشی و فرهنگی ایران در عصر "تمدن بزرگ" است که ذیلا خطوط کلی هر یک
از آنها و سیاست ها و روش ها و ضوابط حاکم بر آنها را شرح میدهیم و در این مورد
طبعا از ذکر جزئیات و نیز از تکرار آن چه در فصول پیشین گفته شده است، خودداری می
کنیم.